باران که میزند چشم و دل همه میلرزد
باران که میزند چشم و دل همه میلرزد
از پیر و جوان تا عاشق و عاقل
فقط در من همیشه تافته جدا بافته است
که زلزله میشود
از آن چند ریشتری هایی که فقط خرابه به جا میگذارد
و غرق میشوم
در آواری که خودم کردم که
لعنت بر خودم باد
از پیر و جوان تا عاشق و عاقل
فقط در من همیشه تافته جدا بافته است
که زلزله میشود
از آن چند ریشتری هایی که فقط خرابه به جا میگذارد
و غرق میشوم
در آواری که خودم کردم که
لعنت بر خودم باد
- ۷۵۵
- ۱۱ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط