فیک درخواستی

فیک درخواستی
غم بارون
پارت ۴
داشتم میفتادم که یکی از پشت من روگرفت.
.. تو دیوونه شدی دختر؟ چرا میخوای بمیری؟
♡اخخخخخ به تو..... جیمین.....
_ ات.... تو.... تو اینجا چکار میکنی؟
♡ من..... میخوام بمیرم......
_ چرا اخه......
♡ چرا ولی کردی و رفتی....
_ چون میخواستم اون شب رو فراموش کنم.
♡تو من رو با بچه تو شکمم تنها گذاشتی.... ا...
_چ.. چچیی؟ بب.. ببچههه؟
♡ اره. اونشب من حامله شدم. حالا.... چکار کنم....
_ هیچی سقطش کن
♡ چی میگی؟ اون بچه توئه؟
_ خب... من چکار کنم.... اونشب تو ابجو گرفتی. اونشب بهخاطر تو اتفاق افتاد. میفهمی؟ حالا هم گردن خودته....
♡ حالا کجا میری.(برای درکش اهنگ غمگین گوش بدید)
_ به تو چه؟
♡ اما... من... من چی؟(بغض)
_ برام مهم نیستی.
♡اما... تو.. بهم گفتی من برات اهمیت دارم....
_ دیگه نه...
♡و رفت و ات رو با بچه تنها گذاشت.
ادامه دارد.....
(فردا بقیه اش اپ میشه)
دیدگاه ها (۱۰)

فیک درخواستی غم بارون پارت ۵رفت و ات رو با بچه تنها گذاشت. ا...

فیک درخواستی غم بارونپارت ۶♡ کوک؟ ~جانم. ♡ باید چیزی رو بهت ...

فیک درخواستی غم بارونپارت ۳۱ ماه بعدات برگشت خونه... سعی کرد...

فیک درخواستی غم بارون پارت ۲داشتم میرفتم رو تخت که جیمین دست...

رمان j_k

جیمین فیک زندگی پارت ۹۹#

وقتی توی دعوا میگن برو بمیر ( درخواستی و اگه کارکتری که میخو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط