پارت نهم

پارت نهم🖤🍷✨️✨️
چویا: چقدر تاریکه هیچی دیده نمیشه.
دازای: اره
(یهو چند تا چراغ که اطراف اتاق زیر زمینی بودن روشن میشن°
یه چراغ مطالعه که رو میز کرمی رنگ بود و یه صندلی با پارچه قرمز رنگ که پشت میز بود و روبه رو شون قرار داشت.
و یه راه رو پله ای به یه اتاق دیگه اون طرف زیر زمین وجود داشت .
همون لحظه صدای قدم از داخل همون راه پله میاد.)
چویا: دازایی.... اون.
(یه مرد با کت و شلوار ابی و موهای مشکی با یه عصا وارد اتاق میشه.،)
دازای: تو یاماتو کوهاراشی هستی درسته؟
یاماتو: اره منم دازای اوسامو
دازای: پس منو میشناسی.
موری سان بهت گفته درست
یاماتو : اره
خیله خب مرد جوان اون مردی که دنبالش میگردین و بخاطرشپیش من اومدین به این راحتیا پیدا نمیشه.
چویا: یعنی میخای بگی توام نمیدونی اون کیه و کجاس
یاماتو: چرا ولی خیلی خطرناکه و اهدافه خوبی نداره اما با همه اینا من موظفم بهتون بگم.
اون داخل یه مکان متروکه جادویی که توسط قدرته خودش ساخته و تنها راه تو این دنیا تو حاشیه های یوکوهاما نزدیک ساحل زیر پل بزرگه که یه راهی به همون دنیا درون محبتش داره که سربازاش از اون راه وارد میشن فقط باید مراقب باشید و مخفیانه برید و اینو بدونید که اون دنباله یه قدرته عظیمه که قدرته خودشو کامل کنه تا به اهدافه شومش برسه .
درضمن اسمه اون یوسامورو کایجی هست.
خب من هشدارامو دادم دیگه خودتون مراقب باشید.
دازای: بسیار خب ممنون. خدافظ
یاماتو: خداحافظ
دیدگاه ها (۴)

ایران را در بانگو یافتم😂😂✨️✨️سیب مرده داشتم نگا میکردم یهو د...

تولدم مبارک🎂🍰❤️✨️✨️✨️✨️خب بچه ها من بالاخره ۱۴ ساله شدم✨️✨️✨...

ضربه ای که قلب بعد از شکست عشقی دریافت میکنه طبق تحقیقات با ...

بیچاره دازای😂😂😂💔✨️✨️

هنتای :: سوکوکو

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط