چندپارتی جیمینـــــ۳

partthree
کیم و لین کلی صحبت کردن و طرح های جدید پیشنهاد دادن ک نوبت رسید ب موقعی ک من باید میرفتم تا پروژمو نشونشون بدم.ی دفعه چشمم خورد ب لباسای جیمین، شت تازه فهمیدم ست کردیم...

اهم، از نظر من این قسمت از پروژم می‌تونه آدمای زیادیو واسه بازدید جذب کنه و قطعا مشتری های زیادی داره.ولی اگر قسمت ثلث نقشه ی آقای کیم و با طرح من مقایسه کنین میفهمین آقای کیم خیلی از سیم کشی های زیادی استفاده کرده و این هزینه های زیادی داره........

خیلی قشنگ و دقیق داشتم صحبت میکردم ک دوباره نگاه های کیم جونگچئون و حس کردم.مهم نیست...
نوبت پارک شد، خیلی با اعتماد بنفس زیاد داشت توضیح میداد ک یهو:
_خانم کیم؟متوجه حرفام شدی یا داشتی خیره نگام میکردی؟
+*پوزخند* ببخشید ولی من ب تو خیره نشدم، داشتم فکر میکردم چجوری سرمایه گذاری مثل تو باید یادش بره مارک لباسشو بکنه.
از جام بلند شدم و بیش از حد نزدیکش شدم و مارک لباسش ک ب یقش بود و محکم کندم ک باعث شد ب سمت خودم هلش بدم، آروم تو گوشش گفتم:
+قول میدم ب کسی نگم
__________________________________________________
بلایکین و بفالویین و بکامنتین فرزندانم...
میدونستین کامنتاتون بیشتر از لایکاتون بهم انرژی میده؟
شرطا_____پنج تا لایک،پنج تا کامنت
دیدگاه ها (۱۰)

چندپارتی جیمینـــــ۴

دوپارتی جیمین

چندپارتی جیمینـــــ

چندپارتی جیمینـــــ

عشق بی پایان من

꧁ 𝘿𝙖𝙧𝙠 𝙡𝙞𝙛𝙚 ꧂𝙥𝙖𝙧𝙩⁴⁷جونگکوک: معرفی میکنم... خانم کیم ا/ت. دو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط