آمدم عاشق شوم مستی کنم حالش نبود

آمدم عاشق شوم مستی کنم حالش نبود
نام من در قهوه و فنجان و در فالش نبود

بیجهت تقویم خود را زیر و رویش میکنم
چون که روز عاشقان در کل امسالش نبود

دورگشت و یکنظر پشت سرش را هم ندید
کاش وقت رفتنش چشمم به دنبالش نبود

قلب من را او شکست و غصهٔ دل را نخورد
لعنتی حق داشت،،این دل جزواموالش نبود

نرخ ارزان زد به دل تصمیم تلخی بود حیف
قصد دوری کرده بود و،،،،،، فکر دلالش نبود

مردم از جورو جفایش سمت گورستان شدم
بخت بد گور و کفن آماده ،،،،،،، غسالش نبود

بعد مرگم روی سنگ قبر من حک می شود
قصد پرواز از قفس بودش،،،،پر و بالش نبود


وصی پور
دیدگاه ها (۱)

دوسـ❤ ️ـتت دارم💞 نہ براے آنچـہ کہ💫 ” هســتے ” ‏💗 بلکہ براے آ...

… ﺍِجبار نمے ڪُنَم بہ دادَم بِرسے… هَرچَند نمانده ازفَراقت ن...

سوختنم را دیدی وخندیدیخنده ات را دیدم وسوختمخنده هایم راخواه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط