گروگان

#گروگان
#پارت_5


ویو ا.ت

داشتم جدا میکردم که یهو تو هوا معلق شدم دیدم که یه پسره منو گرفته داد و بیداد کردم و زور زدم ولی زورم بهش نمیرسید منو برد بیرون از ب*ا*ر و گذاشت تو ماشینی از شانس بدم اسپری فلفل رو روهمون میزه جاگذاشتم اومد تو ماشین نشست که دیدم همون جونگکوکه بهش گفتم
+داری چه غلطی میکنی
_بزار بزنتش بلخره قراره باهم باشن دیگه چرا باید یه پسره رو ب*ب*و*سه
+به تو هیچ ربطی نداره (اومد درو باز کنه که دید قفله) /برگشت
+باز کن
_زور بزن(پوزخند) شروع کرد به حرکت کردن
+یا داری کجا میری ترمز بگیر/داد
_دودیقه گاله رو ببند حرف نزدم پرو شدی/عصبی
+باز کن میگم میخام برم پیش هانول/
_بزار فعلا حال کنیم فردا میبرمت پیشش/خنده
+یاااا/داد/میگم درو باز کن میخام برم من با تو هیچ جایی نمیام من نمیخوام دخترونه گیم بره/داد بغض
_.....
+بزا

ویو یونا(خودم)
ات میخاست حرف بزنه که با سوزش یه طرف صورتش ساکت شد

_گفتم خفه خون بگیر /عصبی
+ساکت شد
چند مین بعد
_مث ادم بیا پایین/ناخن اشارش رو بالا اورد/وای به حالت اگه فرار کنی پاشو بریم

+باشه
ویو ا.ت رفتم پایین که یهو
دیدگاه ها (۷)

هعی

مامانننن😭😭

#گروگان#پارت_4ویو ا. تفرار کردم که دیدم هانول رو پ*ای یه پسر...

#گروگان#پارت_3ویو ا. ت رفتیم بار که سونگمین(اکسش) رو دیدم مح...

مرگ بی پایان پارت ۲۹

●بال های سیاه و سفید○پارت 15

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط