سناریو

فلیکس : بعد از ورداشتن خوراکی مورد علاقت به سمت پذیرایی رفتی و کناره دوست پسرت نشستی تا باهم فیلمی رو که چند دقیقه پیش به سختی انتخاب کردین رو ببینین ، فیلم پلی شد و با تکیه به مبل و خوردن خوراکی ، حس خوشبختی توی رگ هات به جریان افتاد ، همه چی خوب بود تا اینکه نقش اصلی پسر وارد فیلم شد ، درست داشتی میدیدی کراشت بود ، از خوشحالی فریاد کشیدی و دست فلیکس رو گرفتی و با ذوق گفتی :
+ لیکسیییی کراشمههه واهاییی
بدونه زدنه حرفی تلوزیون رو خاموش کرد ، اجازه قر زدن بهت نداد و سوالی رو مترح کرد که باعث سکوتت شد :
_ از کی تاحالا برای فرده دیگه ای به جز من ذوق میکنی ؟
+…..
_ ا.ت اگه یک باره دیگه ببینم برای کسی جز من اینجوری ذوق میکنی مطمئن باش زندش نمیزارم ، تو فقط و فقط باید برای من ذوق کنی متوجه شدی ؟
+ اوهوم
_ فقط و فقط اجازه داری رو خودم کراش بزنی ، فقط برای خودم بخندی ، فقط برای من ذوق کنی و فقط منو توی قلبه مهربونت جا بدی ، باشه ؟
خودتو توی بغلش جا دادی و گفتی :
+ باشه پسره حسودم
_ من فقط برای تو حسودم
+ قربونت بشم من
_ دوست دارم ، بیشتر از چیزی که فکر کنی
+ منم همینطور

هان : + جیسونگی ، چرا حرف نمیزنی خب ؟
_ واقعا نمیدونی یا خودتو زدی به اون راه ؟
+ هی منظورت چیه ؟ از وقتی نشستیم تو ماشین هیچی نمیگی و عصبی ای خب بگو ببینم چیشده
_ ا.ت من متنفرم از اینکه دوست دخترم و درحالی که با بقیه پسرا میخنده ببینم میفهمی ؟ متنفرم
+ ولی ما فقط داشتیم حرف میزدیم ، اونا دوستامن
_ هرچی باشن ، نمیخام جز من با پسره دیگه ای خوشبگذرونی میخام تنها من باشم که باعث خوشحالی و خندت میشم ، میخام تنها من باشم که در کنارش احساس خوشحالی میکنی نه اون عوضیای احمق
خنده ای کردی
_ به چی میخندی دقیقا ؟
+ به این حجم از کیوت بودنت
_ هی من الان کاملا جدیم
+ ولی چهرت اینو نمیگه
_ چی میگه پس ؟
+ میگه بیا لپای منو گاز بگیر
_ اصلا فکرشم نکن ، هنوز از دفعه قبلی که گاز گرفتی درد میکنه
+ باشه ولی من که گازمو میگیرم
_ نههههه نجاتم بدینننن غلط خوردمممم