کمی با خویش خلوت کن ببین آیا کسی دیگر

کمی با خویش خلوت کن ببین آیا کسی دیگر
بجز من پای تو می مانْد روی خاک و خاکستر ؟

تهمتن وار جنگیدم که نامت را نگه دارم
تو اما در پی جایی میان قصه ای بهتر

چه کس حرف مرا با عشق می گوید نمی دانم
که تنهایی به نام او زدم بر قلب یک لشکر

نیاکانم مرا هشدار دادند از شبی خونین
هزاران پشت آوردم برای تیغه‌ی خنجر

نمی مانم ، خودت هم خوب می دانی نمی مانی
در این اندوه غارتگر در این عشق ملال آور

که راهی می شوم با یک بغل حرف زمین خورده
که می گویی خداحافظ ، شبی با چشم های تر ..
🔥