ما برای پرردن ان فاصلهها
ما برای پُركردنِ اين فاصلهها
به شعر پناه آوردهايم
به نقاشي
و از ترسِ زمان
گوشههایی از خودمان را
در همهٔ اينها
برای زندهماندن جامیگذاريم
چهقدر دلم میخواهد از اين دنيا
سالها بعد
پا به بيرون بگذارم
و به دنيای شما داخل شوم
و بگويم
همهچيز عوض شده است
و به دنيای خودم برگردم
به زمين فكر ميكنم
كه چشمهايش را بستهاند
و به او گفتهاند،
حالا پيدايمان كن!
شهرام_شیدایی
به شعر پناه آوردهايم
به نقاشي
و از ترسِ زمان
گوشههایی از خودمان را
در همهٔ اينها
برای زندهماندن جامیگذاريم
چهقدر دلم میخواهد از اين دنيا
سالها بعد
پا به بيرون بگذارم
و به دنيای شما داخل شوم
و بگويم
همهچيز عوض شده است
و به دنيای خودم برگردم
به زمين فكر ميكنم
كه چشمهايش را بستهاند
و به او گفتهاند،
حالا پيدايمان كن!
شهرام_شیدایی
- ۱.۲k
- ۱۴ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط