بعضی اوقات فکر میکنم کاش چشات یه شیشه مشروب بود و من سر م

بعضی اوقات فکر میکنم کاش چشات یه شیشه مشروب بود و من سر میکشیدمش و تا آخر عمر مست اون دوتا چشای قهوه ای میموندم .>>
دیدگاه ها (۲)

تو سکوت میکني و فریاد درونمو نمیشنوي‌یه روزم میرسه ك من سکوت...

هروقت اسمشو جایی شنیدی و یادش نیفتادی،هروقت پروفایلشو روزی ه...

یه روزی لابه‌لای اشکام غرق میشم.یه روزی صبح فردا خورشید بدون...

دلت براش تنگ شده؟نه آقای دکتر دلم براش تنگ نشدهدلم براش مُرد...

خب شاید باورتون نشه اما دوباره رولمو جو هیوک میکنم خب بگین خ...

عاشقانه های شبنم درکنارزندگیم

#عشق_پولی#part21جیسونگ رفت و پیش مینهو نشست و شروع کرد به حر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط