من اسیرم در کف مهر و وفای خویشتن

من اسیرم در کف مهر و وفای خویشتن...
وَرنَه او سنگین دلِ نامهربانی بیش نیست...!

#رهی_معیری
دیدگاه ها (۱)

سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست درشعر من حقیقت یک ماجرا کم ...

گوهر اشکی که پروردم به چشم انتظاردر تماشای تو از دست نگه غ...

‌‌خسته تر از صدای من گریه ی بی صدای توحیف که مانده پیش من خا...

بی درد و بی غم است ، چیدن رسیده راخامیم و درد ما ، از کال چی...

📜#غزلیات#رهی_معیری#غزل_بیست_و_هفتم#شب یار من تب است و غم #سی...

برندارم دل ز مهرت دلبرا تا زنده‌امور چه آزادم ترا تا زنده‌ام...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط