نمی خواستم ناراحتت کنم اما

نمی خواستم ناراحتت کنم ، اما
انگار کردم !
با دوست داشتن ِ زیادم
با هِی ببینمت هایم
با همیشه ببخشها و
همیشه ، دلَم برایِ تو تنگ شُده هایم ..

نمی خواستم ناراحتت کنم ، اما
انگار کردم !
وقتی که با شانههایِ بالا گرفته از تو میگفتم
وقتی که نام تو را بلند میخواندم
وقتی که در همیشه ،
هر جا
تو را به نام کوچَکت صدا میکردم

نمی خواستم ناراحتت کنم
اما انگار کردم !
وقتی که آن همه تو را
خواب دیدم ...

نمیخواستم
اما ...
دیدگاه ها (۹)

مادر می‌گوید:"دلتنگ نباش!!پیدایش می‌شود حتما"..اما دریغْ که ...

با آن همه دلداده دلش بسته ی ما شدای من به فدای دل دیوانه پسن...

در سینه دلم گم شده ، تهمت به که بندم ؟!غیر تو کسی ، راه در ا...

.ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺘﯽ , ﻧﻪ ﻫﺴﺘﻬﺎﯼ ﻣﺎﭼﻮﻧﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪﻧﺪﻧﻪ ﺑﺎﯾﺪﻫﺎﯼ ﻣﺎ , ...

رمان در میان موهای نقره ای«پارت اول»

یک شب هم باید با هم بیدار بمانیم تا خود صبح . هی چشمهای تو پ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط