خیانت تو خون من جایی نداره...

پارت 3..

نوازش وار دستی روی گونه دختر کشید..
سالها آرزو این لمس رو داشت..
نه.. درواقع حسرتش رو داشت..

دختر با شدت صورتش رو عقب کشید.
دستش بسته بود..
ولی خشمش میتونست حتی آدم رو تیکه تکیه کنه.‌
لمس پسر براش از هر زخمی درد ناک تر و کثیف تر بود.

" دسته کثیفت رو بهم نزن عوضی

با فریاد صورتش رو تکون داد
فقط یه راه در رو... یه راه..
سونگهون....
لطفا پیدات شه.......
تنها امیدش سونگهون بود..
از مرگ نمی‌ترسیدو تنفری نداشت..
ولی از خیانت به همسرش بیشتر از هر چیز تنفر داشت و می‌ترسید..

" ترجیح میدم بدی استخون هام رو بشکنن و گوشتمو تیکه تکیه کنی تا حتی ضره ای کوچیک از جسمم مورد لمس تو و امسال تو قرار بگیره .

صداش پر از تنفر و نفرت بود
چشم هاش قرمز شده بود..
از بغضی که داشت حالش بهم می‌خورد..

" تو دوستم بودی...

اشکاش بی اختیار سرازیر میشد..
و پسر رو برای لحظاتی موفق کرد،تا به وضوح این حرف های دردناک رو بشنوه..

" میخواستم... تا همیشه من.. تو... سونگهون‌‌.. کنار هم باشیم...
دوست هم.. مثل گذشته.

اشکاش مثل بارون روی صورتش پراکنده میشد و می‌چکید..

" تو لی کیون نیستی...
تو دوست من نیستی..

کلماتش مثل خنجری توی قلب پسر فرو میرفت و اون رو میشکافت..


• شما تردم کردید..

" نه.. این تو بودی که رفتی
تو بودی که با فکر های مسخره خودت رو از ما جدا کردی.

دختر بغضش رو قورت داد..
و با اشک به چشم های قرمز و اشک آلود پسر نگاه کرد.

" مهم نیست تا الان چی کار کردی..
لطفا برگرد-

ادامه دارد...
دیدگاه ها (۰)

خیانت...

سناریو استری کیدز" وقتی از هم جدا شدیم و بعد چن وقت ما رو با...

خیانت تو خون من جایی نداره..

نفس زدن های دختر به پوسته سفید گردنش برخورد می‌کرد و بدن دخت...

زود قضاوت نکن

ادامه پارت 70جونگکوک : دفعه آخرت باشه وقتی میام بیرون همچین ...

《 ازدواج نافرجام 》⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩ پارت 81 ⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩یون...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط