رمان فیک پارت میگم کسی فیلترشکن خوب نمیشناسه که رایگان

رمان فیک پارت 1 میگم کسی فیلترشکن خوب نمیشناسه که رایگان باشه هاااا لکه بگید 2تاپارت میزارم
قبلش بگم اگه دیدید فقط ی ل گذاشتم بدونید لیسا و ی ج گذاشتم بدونید جونکوک اوکی؟؟
ل؛ هوفف امروز مدرسه خیلی خسته کننده بود اون سال بالایی هم اسمش چی بود جونکوک اره از شانس عن من صاحاب کارمه 😒
خیلی ازش بدم میاد تو مدرسه زنگا تفریح یجوری بهم زل میزنه انگار ارث باباشو بالا کشیدم
بعد هردم میاد میگه بانو یه قهوه برام نمیزنی؟ اخه( لیسا با ادب باش پارت اولی😑)باشه بابا خو اینجا مدرسس ن کافه که بگم باشه
ج:زنگ خورد و طبق معمول رفتم تا کراشمو بانمو ببینم که کم مونده با پشت دست بزنه تو حلقم 😌
ج:سلام بانو( با لبخند مهربونی )
ل:علیک سلام دومندش من بانوی هرکی باشم بانوی تو نیستم سومن مگه تو معتادی چیزی هستی؟؟ چقدر بیکاری که دم به دیقه دنبالمی
که برگشتم دیدم جنی با رزی گوزو دارن بهم میخندن( جنی و رزی همکلاسیاشن و دوستای صمیمی لیسا)
تا امدم فشاری بشم جونکوک دم گوشم اروم گفت
ج:س قهوه برامون درست نمیکنی بیب؟؟
ل:واقعا عصبی بودم دستم خودم نبود یهو دستمو بلند کردم که ی سیلی جانانه بخوابونم تو صورتش که یهو....
شرط :لایک بالای 3
کامنت بالای 10
خودمم گول نمیخورم که کامنت بزارم بشه 10تاهاا