چشم ناز چون غزالت

چشم ناز چون غزالت
برق مهتاب شب است

نابسامانم ، تو هستی
علت سامان من

با نگاهت عالمی را
میکنی مست وخراب

قصه ی عشقت شده
افسانه ی دوران من...
‌‌‌‌‌‌
دیدگاه ها (۲)

دستانت را میگیرم و پرواز میکنـم... به رویایی که... هیچ ب...

گاهے با خودت خلوت ڪڹ…بگذار برایت درددڸ ڪند…بلند بخندد…بلند گ...

دنیـا همـه شعـر است به چشمم اماشعری که تکان داد مراچشم تو ب...

در زندگے اشڪهایترا پاڪ نڪݧکسانی را پاڪ ڪݧڪہ باعث اشڪریختنت م...

.میشود یک شب تو ساقی باشی و من مست تو؟محو چشمان تو باشم ، عا...

ای که چشمان تواز افسانه هم زیباتر استدرنبودت عاشقت از مرگ هم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط