فیک دختری که دوست داشت پرواز کند پارت۱۳

ا/ت2:من در ذهن تو هستم من برای کمک به تو اومدم برای کمک به جادو.
ا/ت:اهان...یه سوال کی داره به جادو صدمه میزنه؟
ا/ت2:این جوابیه که باید خودت پیدا کنی...به صدای قلبت گوش کن.
ا/ت:چی...وایسا ببینم...کجا میری هنوز جواب سوالمو ندادی...هی باتو ام.
ا/ت2:کسی که سوال داره...خودش باید دنبال جوابش بگرده...و بدون که اگه اونو دیدی بهش اعتماد نکن...این یه خطاره!
ا/ت:کیو؟چیو؟هی!(ا/ت2 ناپدید میشه و زمان دوباره به حالت اولیه ی خود بر میگرده.)
لادن:ا/ت تو خوبی؟
ا/ت: اره...چیزه...بیا بریم خونه ی ما اونجا جشن بگیریم.
لادن:باشه.مرسی.
ا/ت: فقط یه لحظه وایسا من باید برم دستشویی.
لادن:باشه من تو ماشینت منتظرتم.
ا/ت داخل دستشویی.
ا/ت:ا/ت تو چت شده؟اون یارو منظورش چی بود که خود باید دنبال جواب باشم.(اب میزنه به صورتش)یکم حالم بهتر شد...عه چرا...چرا اینجوری میشه(چراغا خاموش روشن میشن.)لادن.
ا/ت در حال دویدن سمت ماشین.
ا/ت:لادن...لادن.
لادن:ا/ت چیشده؟
ا/ت:نمیدونم برق ها روشن خاموش شدن!
لادن:اره یهو ماشینت روشن خاموش شد بعد یه صدای محیب ترسناک اومد و زمین لرزید!
ا/ت:زمین لرزید؟
لادن:اره زمین لرزید حس نکردی؟
ا/ت:نه داشتم میدویدم تا بیام پیشت.سالمی؟
لادن:اره.فقط یکم ترسیدم.
ا/ت:منم.هی اونجارو.
مردم:فرار کنیدددد...ای وایییی فرار کنید زمین فرو ریخته.
ا/ت جینو میبینه که در حال دویدنه.
ا/ت:جین چه خبره؟
جین:سلام ... زمین فرو ریخته خونه ی من توی همون منطقه بود...اتشفشان ها فوران کردن.
لادن:کسی هم چیزیش شده؟
جین:یه چند نفر موندن زیر اوار یه چند نفرم از اتیش سوزی خونه هاشون مردن.
ا/ت:چی مردن؟
جین:اره مردن.
ا/ت عصبی شده بود چون میدونست که تقصیر همون کسیه که جادورو داره از بین میبره،صداها تو سرش اکو میشدن و از شدت ترس زبونش قفل شده بود.
جین:ا/ت بالهات.
لادن:اینجا چه خبره؟
جین:ا/ت به خودت بیا ا/ت.

لایک🪽
دیدگاه ها (۱)

فیک دختری که دوست داشت پرواز کند پارت۱۴

فیک دختری که دوست داشت پرواز کند پارت۱۵

فیک دختری که دوست داشت پرواز کند پارت۱۲

فیک دختری که دوست داشت پرواز کند پارت۱۱

پارت ۷۰ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط