با خودم گفتم که از عمرم چه باشد عایدم این همه زاری بود آیا ...

.
با خودم گفتم که از عمرم چه باشد عایدم؟ این همه زاری بود آیا به کارم حاصلم؟! گفتم و ناگه شنیدم از درون که ای متقی، اشک ها و گریه هایت بی سبب نبود مفید، چون تو گیری دستی از خلق خدا، یا بخندی و بخندانی کسی را از سر لطف و صفا، هر چه کردی باشدت مقبول و بعد، گریه هایت می شود سود دعا!
بعد اینم بگم که هر دوش باهم قبوله. نه این یکی تنهایی فایده داره، نه اون یکی. با تشکر
دیدگاه ها (۱)

.کل همتمان چراغانی و آذین بندی بود؛که آن هم تمام شد

.به دریا بنگرومهیچی نبینوم:|

.فرمود که روزگار، بهترینِ معلم هاست؛ حسابِ نفس، بزرگترین امت...

.از سر سفره ی تو نان میخوریم، از همان إقرأ شنیدنت به این طرف

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط