و شاید پاییز

و شاید #پــــ🍂ـــاییز
حکایت عشق زنجیروار برگ هاست
هر کدام به خاطر دیگری
خود را به زمین می اندازند
و صدای خش خش خرد شدن شان
در زیر پای ما
آخرین پچ پچ های «دوستت دارم» است...


#سمانه_مظلوم
دیدگاه ها (۴۰)

‌❀ ﴾﷽﴿ ❀برخیز آغوشت را از صبح پر کن، جهان منتظر بانگ سلام ها...

بخارِ روی چای میگوید :فرصت اندک استزندگی را تا سرد نشدهباید ...

#جمعہ بایدباتو سرمیشد ولے این روزڪَارطاقت خندیدن انسان عاشق ...

🦋#جمعہ   پایتخت...  #دلتنگی هفتہ‌ است...  #محمد_امین‌_تیمورز...

چپتر ۳ _ خیانتسکوتی سنگین روی اتاق افتاده بود. آن قدر سنگین ...

فاصله ای برای زنده ماندن جیمین روی زانوهایش جلوی من ماند، مث...

درخواستی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط