امید را از نجاری آموختم

امید را از نجاری آموختم،
که مغازه اش سوخت،
ولی او با همان چوب های
سوخته مغازه ذغال فروشی باز کرد



#خاص
دیدگاه ها (۴)

نشستیم وسط چهار راه خوشبختی❤❤و مدام سرمونو می چرخونیم دنبالِ...

گدایان بهر ِ روزیطفل خود را کور میخواهند!طبیبان جملگیخلق را ...

میگویم شب بخیربخوان :یڪ روز دیگر هم سر شد با دوست داشتنتبخوا...

عطر و طعمِ چایِ مادربزرگا با همه چای ها فرق داشتانگار طعمِ ب...

🔴 یه حساب و کتاب کنیم ببینیم می‌صرفه یا نه؟ می‌دونستید برای...

یکی از سریال های موفق تلویزیون که امید به زندگی در بین مردم ...

ایران چگونه ذخایر سوخت جنگنده های F-35 اسرائیل را منهدم کرد؟...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط