مرا زمانه ز یاران به منزلی انداخت

مرا زمانه ز یاران به منزلی انداخت
که راضیم به نسیمی کز آن دیار آید

چو عمر خوش نفسی گر گذر کنی بر من
مرا همان نفس از عمر در شمار آید

👤 سعدی
دیدگاه ها (۱)

من خود به سر ندارم دیگر هوای سامانگردون کجا به فکر سامان من ...

آخر تو کجا و ما کجاییمای بی‌تو حیات و عیش بی‌کارای کرده ز دل...

از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوشزده‌ام فالی و فریادرسی می‌آ...

تا به گریبان نرسد دست مرگدست ز دامن نکنیمت رها👤 سعدی

📜#غزلیات#رهی_معیری#غزل_بیست_و_هشتمچون #شفق گر چه مرا باده ز ...

رنجِ‌دنیا فکرِعُقبیٰ داغِ‌حرمان دردِ دل یک نفس هستی به دوشم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط