مادرم

مادرم
ریحان می چیند
نان و ریحان و پنیر
آسمانی بی ابر
اطلسی هایی تر
رستگاری نزدیک
لای گلهای حیاط
نور در کاسه مس چه نوازش ها می ریزد
دیدگاه ها (۱)

نمیشودکه در کوچه های " اردیبهشت "تنها قدم زد !خودت را زود ب...

همه چیزم شده وهیچ مرا یادش نیست...#کاظم_بهمنی

خانه دوست کجاست؟ درفلق بود که پرسیدسوارآسمان مکثی کرد...رهگذ...

من نمیدانم که چرامیگویند اسب حیوان نجیبی است کبوتر زیباست،وچ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط