پارت

پارت ۵۶

ات: جیمین خیلی لبم میسوزه
جیمین: باشه.. باشه ببخشید الان میرم بیرون
از یه خدمتکار پماد میگیرم

جیمین با قدم های بلند از اتاق میره بیرون یکم
نگران بود که یه دفعه پادشاه جلوش سبز میشه
و ازش میپرسه

پادشاه: چیزی شده... بلایی سر ات امده
جیمین: نه سرورم فقط لبش زخمی شده
پادشاه: اونوقت چرا 😡
جیمین: خب بوسیدمش الان هم میرم براش پماد بگیرم و بزنم روی لبش
پادشاه: باشه برو

پادشاه میره تو اتاقی که ات بود و کنارش میشینه

پادشاه: دخترم چه بلایی سر لبت امده چرا زخم شده
ات: چیزی نیست بابا 😅 فکر کنم چون پوست لبم خشک شده برای همینه اره همینه 😅
پادشاه: ولی جیمین یه چیز دیگه ای گفت
ات: ج. یمین چ. چی گفت
پادشاه: گفت بوست کرده
ات: چییییی 😱 نه... نه نه اصلا اینطور نیست.... خجالت...

همون لحظه جیمین با یه پماد وارد اتاق میشه

جیمین: بیبی چرا بوسمونو از پدرت مخفی میکنی 😡😡
ات: ججییممیینن
پادشاه: نگران نباشید حالا حالا ها من وارث نمیخوام به این زودی اقدام نکنین
ات: ب. بخدا اصلا ما.... ت. تو فکر ه. همچین چیزی نبودیم.... استرس..... مگه نه جیمین
جیمین: چرا تو فکرش نباشیم
ات: ⚰️⚰️💀.... مردـ.....
پادشاه: خب دیگه من میرم
جیمین: بیبی لوس بازی در نیار
جیمین: بیا برات پماد بزنم

جیمین برای ات پماد میزنه

ات: اخخ میسوزه
دیدگاه ها (۴)

پارت ۵۵ات: جیمین دیشت انجامش دادیم 😣جیمین: میدونم هیچ وقت او...

پارت ۵۴ات: مثلا روز عروسیمونه 😡جیمین: باشه باشه میمونیم ات: ...

پارت ۵۳ویو شب شب عروسی جیمین با یه لباس مخصوص در قصر منتظر ا...

پارت ۲۸خب خلاصه بگم که جیمین میتونه ات رو نجات بده و همه ی ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط