آرمان میگفت پیدا کردن نیمهی گمشده مثل بازی با خمیر میمونه وقتی میگردی دنبال ...

.
"آرمان می‌گفت، پیدا کردن نیمه‌ی گم‌شده مثل بازی با خمیر می‌مونه، وقتی می‌گردی دنبال نیمه‌ی گمشده‌ت، منتظری کسی پیدا شه که همون‌طوری که تو هستی زندگی کنه، آهنگ گوش بده، فکر کنه، حرف بزنه، درست مثل یه نیم‌کره‌ی فلزی که واسه‌ی کامل شدن دنبال یه نیم‌کره‌ی فلزی دیگه می‌گرده. بعد یه آدم خمیری پیدا می‌شه که می‌تونه تغییر شکل بده، مثل تو زندگی کنه، آهنگ گوش بده، فکر کنه، با خودت می‌گی این همونه که دنبالش بودم، اما خب اون خمیریه، موندنی نیست، تو سختی‌ها کم می‌آره، با اولین ضربه شکلش عوض می‌شه، وا می‌ره و ترکت می‌کنه، چند وقت بعد می‌بینی اون نیمه‌ی گم‌شده کسی شده که هیچ شباهتی به تو نداره. می‌گفت حاضرم نیمه‌ی گم‌شده‌م یه مثلث متساوی‌الاضلاع باشه، اما بمونه.

قهوه‌ی سرد آقای نویسنده | روزبه معین
دیدگاه ها (۱)

.بعضی وقتام میدونی حواسش جای دیگس و به تو فکر نمیکنه ها ولی ...

.برای سردی دست هایم ؛آهی به گرمای "عشق" باشکه تنهایی ام دیگر...

.ای جهانی محو رویت، محو سیمای که‌ای؟ای تماشاگاه عالم، در تما...

.زلف پریشان و حال کوک وخنده ی عاشقان ...آخ که جایت چه بی رح...

آدم همیشه از اون چیزی که داره... بیشتر می خواد...به هفته‌ای ...

ری اکشن پسرای HP چه جوری خواستگاری می کنند(درخواستی)

هر موقع میدیدمش خنده روی لبش بود یه روز بهش گفتم خوشبحالت......

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط