وقت دآش میرفت تکیه دآدم به دیوآر و نشستم اوم
وَقتے دآش میرَفتـ تِکیِه دآدَمـ بِه دیوآر و نِشَستَمـ اومَد جلو دَستَمو گِرِفتـ بُلَند کَرد و گُفتـ پآشو غَمـ نَگیر گُفتَمـ نَه باو غَمـ چیِه پآمـ دَرد میکُنِه لَبخَند زَدو گُفتـ:دُروغ گُفتَن اَصلا بِت نِمیآد بَد رَفتـ پیش خودَمـ گُفتَمـ آرِه حَق بآتوعِه رَفتَنَمـ اصلا بِه تو نِمیومَد✓هـــه✓
#R_O_Z_E_T_A
کپی=با اجازه
#R_O_Z_E_T_A
کپی=با اجازه
- ۳۶۵
- ۲۷ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط