زندگی شخصی من

زندگی شخصی من

P10

×و خودتم میدونی که این خوب نیست
+اون خودش گفت که دوستم نداشته
×جدی میفرمایید؟پس چرا دستبندتو میبوسه؟
+...
×برو دنبالش تا دیر نشده
+هی کوک صبر کن بیام
-...
+هی جونگ کوک
-..
+میشه باهام حرف بزنی؟
-چرا نمیری پیش لارا؟
+من که دوستت داشتم تو یهو فازت عوض شد
-من دوستت دارم کیم
+کوک تو گفتی گی نیستی
-من...من فقط عاشق نشده بودم گرایشمو نمیدونستم عاشق کسی نمیشدم
+همینه که میگن قلبت از سنگه
-لارا چی بهت گفته
+اون کیه؟
-لارا؟دخترعموم یه هکر فوق العاده فایل های رمز گذاری شده پلیس و هم بهش بدی باز میکنه خیلی خفنه
+خب حالا چشمتو نگیره
-حسود
+ربطی به حسودی نداره
-چرا داره
+تو منو ول کردی
-برعکس،تو منو ول کردی
+کوک تو گفتی بهم علاقه نداری
-من عاشقتم هرکاری کردم بخاطر امنیتت بوده
+جدی؟نارحت کردن من برای امنیتمه؟اگه اینطوریه میخام مال تو باشم میخام تو آتیش جهنم بسوزم ولی مال تو باشم میخام درحال مرگ دوستت داشته باشم میخام تا نفس آخرم دوستت داشته باشم میخام تو اون یکی دنیا دوستت داشته باشم میخام تو زندگی بعدیم دوستت داشته باشم تو زندگی بعد ترمم حتی اگه گربه شدم بازم میخام دوستت داشته باشم
وقتی حرفاشو میزد اشک تو چشماش حلقت میزد
جونگ کوک لباشو روی لبای تهیونگ گذاشت و به دیوار تکیه اش داد تهیونگ همراهیش کرد ولی پسش زد جونگ کوک کم نیاورد و دوباره لباشو روی لبای تهیونگ گذاشت این دفعه طعم شوری اشک تهیونگ و میچشید