آنجا مردمانی هستند

«آنجا مردمانی هستند!
فکرش را بکنید،مردمانی که‌نمی‌خوابند»
«و چرا نمی‌خوابند؟»
«چون خسته‌نمی‌شوند»
«و چرا خسته نمی‌شوند؟»
«چون دیوانه‌اند»
«مگر‌ دیوانه‌ها خسته نمی‌شوند؟»
«دیوانه‌ها چطور می‌توانند خسته شوند !»


#داستان‌های_کوتاه_کافکا
دیدگاه ها (۳)

خواهرم ، با ساده‌ترین مرد روی زمین که بهترین مرد زندگی‌ش بود...

پزشکان میگویند آدمی که به کما میرود با صحبت عزیزانش امکان ب...

من چه در وهم وجودم چه عدم، دل تنگماز عدم تا به وجود آمده ام،...

_تو چرا دیوونه ای !؟ نگات نمیکنه بابا ... +باید صبر کنی _تا ...

میز کوچکی دو نفره با پارچه ی چهارخونه ی قرمز!فکرش را بکن، خو...

کجا می روی.......

گاهی سکوت شرافتی دارد که گفتن ندارد سکوت کن فرقی نمی کند از ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط