مکالمه کوتاه اما پر مفهوم من و مادر بزرگ عزیز که منو به ف

مکالمه کوتاه اما پر مفهوم من و مادر بزرگ عزیز که منو به فنا داد رسما 😬♥️
_ سلام اوما خوبی ؟!
- سلام هستی جانم خوبم .
_ من اومدم بیرون خرید کنم چیزی میخوای برات بخرم ؟
یهو چند ثانیه طولانی سکوت کرد اینجا 😬
- یادته یه بار گفتم خسته شدم از روسری رفتی کلاه برام گرفتی ؟
_ بله بله چه کلاه کشباف قشنگی هم بود حیف انداختی دور 😕
- پس یادته بهت گفتم پلیس گیر میده گفتی نه بابا اوکیه من خودم استفاده میکنم گیر نمیدن و تا حرکت کردیم چند دقیقه بعد برام پیامک اومد ؟
_ اع واقعا گیر دادن من که یادم نمیاد راستش 🏃🏼‍♀️ ( مثه چیز داشتم دروغ میگفتم خوب یادمه چقدرررر عصبی شد و همون موقع کلاه رو انداخت بیرون )
- پس عزیزم پیامکش رو ارسال میکنم تا قشنگ یادآوری بشه شما هم دیگه این مدلی دیگه لطف نکن روز خوش 😒



به همین سادگی قطع کرد اصلااااا نزاشت من حرف بزنم 😕
خلاصه تنها حرفی که میخوام بگم :
چون به خودتون گیر نداده پلیس دلیل نمیشه به مامان بزرگتون هم گیر نده 😂👊🏻
⁶ اسفند ماه ¹⁴⁰⁰
دیدگاه ها (۹)

در زبان فرانسه یه اصطلاحی هست که میگه : " avoir le mal de qu...

بهش زنگ زدم و اخر حرفامون به این رسیده شد که من خوب نیستم و ...

اینکه درساش رو ننوشته و من باید ارسال کنم برای استادش دلیل ن...

گاهی وقتا خودتون رو لوس کنید حتی برای رفیقتون و حتی اگه دعوا...

قاصدک کوچولوی من💔🥀پارت2ویو تنا: آروم برگشتم پشت سرمو نگاه کر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط