با قلم میگویم

با قلم می‌گویم :
ای همزاد

ای همراه
ای هم ‌سرنوشت

هردومان حیران ز بازیهای ِ دوران‌های ِ زشت...

شعرهایم را
نوشتی دست‌خوش ؛
اشک‌هایم را کجا خواهی نوشت؟



#فریدون_مشیری
دیدگاه ها (۳)

من نه عاشق بودم و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من من خودم ب...

تقصیر ، خیالی به امیدِ کَرَمِ توستیعنی که گنه را به از این ن...

*« شاید در بهشت بشناسمت ! »*این جمله سرفصل یک داستان بسیار ز...

ای همه گل های از سرما کبودخنده هاتان را که از لب ها ربود ؟مه...

🍁🧡#پاییز‌بهاریست‌ک‌عاشق‌شده‌است🧡🍁می خواهم #تـღـو_رابا نفسهای...

دفتر خاطراتم حرف های زیادی برای گفتن دارد هر چه زبانم نتوانس...

در خیالات خودم در زیر بارانی که نیستمی رسم با تو به خانه،از ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط