سناریو

#سناریو



موضوع=وقتی که میرن پیش دختر یه ماهشون و میبینن خیلی کیوت خوابیده و وقتی میرن نزدیکش میبینن اون بوی نوزاد رو میده




نامجون= آخه من چطوری ترو نخورم بچه جون (آروم بغلش می‌کنه و عطر تنش رو به مشامش می‌کشه)




جین= دختر بابایی خسته شده خوابیده آخ الهی قربونت برم من(خم میشه و لپشو آروم میبوسه)




یونگی= (دراز می‌کشه کنارش و میگیرتش تو بغل خودش) وایی خیلی خوشگلی کوچولوی من زودی بیدار شو که بابایی میخواد بچلونتت




جیهوپ= (می‌ره میشینه کنارش و دستشو می‌زاره رو شکمش که تو خواب داره بالا و پایین میشه) پرنسس من خوابیده ؟ اره بخواب نفسم که بابایی میخواد همینطوری پیشت بشینه




جیمین= (دراز می‌کشه کنارش و دستای کوچولوش رو میگیره و نوازش می‌کنه) کاش میدونستم بدم از این بوی تو یه عطر درست کنن تا همیشه همراهم باشه فرشته ی من




تهیونگ= (دستای کشیدنش رو روی لپ های نرم دخترک می‌کشه و با صدای آروم و مهربونی میگه: بابایی نمی‌خوای بیدار شی من دلم برات اندازه ی یه بادوم شده ها




جونگکوک=(آنقدر قربون صدقش رفت که بلاخره دختر بیدار شد و هق هق آرومی رو از سر گرفت کوک اونو آروم بغلش می‌کنه و سر دخترک رو می‌زاره روی شونه هاش) هششش جونم جونم آروم باش بابایی ببخشید نمی‌خواستم بیدارت کنم فندوق کوچولوی من (پیشونیش رو میبوسه و آروم تکونش میده تا دوباره بخوابه)


💞مرسی بابت حمایتاتون💞