p
p.3
تهیونگ با اون آرایش کج و معوجش – که شبیه ترکیبی از عروسک ترسناک و مجری تلویزیون دهه ۸۰ شده بود – با اعتماد به سقف از در زد بیرون.
ا.ت با تعجب گفت:
– وایسا ببینم… واقعاً میخوای اینجوری بیای؟!
تهیونگ لبهاشو غنچه کرد:
– عزیزم! مردم باید ببینن من هم بلدم بدرخشم!
وسط خیابون...
اولین نفر که تهیونگ رو دید، یه بچه کوچولو بود که با بستنی اومد جلو…
تا تهیونگ رو دید، جیغ زد:
– مامااااااااااان دلقکهههههه!!
ا.ت با دو دست صورتشو گرفت و زیرلب گفت:
– من نمیشناسمش... نمیشناسمش...
تهیونگ خم شد جلو آینه ماشین:
– به نظرت رژم زیاده یا برق لبم کمه؟
ا.ت: – حاجی برگام...
چند دقیقه بعد، وارد کافه شدن.
کارکنای کافه تهیونگ رو دیدن و یه لحظه همه چیز ایستاد...
پسر صندوقدار زیر لب گفت:
– ببخشید... ما گریمور فیلم ترسناک استخدام نکردیم!
تهیونگ با افتخار گفت:
– من تهیونگام. از BTS. این میکاپ یه سبک جدیده به اسم "دیسکوریا-تهیونگیزم!"
ا.ت با حرص گفت:
– فقط بشین...
تهیونگ در حالی که با نی آبمیوهش بازی میکرد گفت:
– میدونی؟ حس میکنم امشب این چهرهم وایرال میشه... شاید اسم این سبک رو بذارم "تیبیوتی"!
ا.ت:
– نه عزیزم، بذار همون "فاجعهی ۲۰۲۵" بمونه.
پایان
تهیونگ با اون آرایش کج و معوجش – که شبیه ترکیبی از عروسک ترسناک و مجری تلویزیون دهه ۸۰ شده بود – با اعتماد به سقف از در زد بیرون.
ا.ت با تعجب گفت:
– وایسا ببینم… واقعاً میخوای اینجوری بیای؟!
تهیونگ لبهاشو غنچه کرد:
– عزیزم! مردم باید ببینن من هم بلدم بدرخشم!
وسط خیابون...
اولین نفر که تهیونگ رو دید، یه بچه کوچولو بود که با بستنی اومد جلو…
تا تهیونگ رو دید، جیغ زد:
– مامااااااااااان دلقکهههههه!!
ا.ت با دو دست صورتشو گرفت و زیرلب گفت:
– من نمیشناسمش... نمیشناسمش...
تهیونگ خم شد جلو آینه ماشین:
– به نظرت رژم زیاده یا برق لبم کمه؟
ا.ت: – حاجی برگام...
چند دقیقه بعد، وارد کافه شدن.
کارکنای کافه تهیونگ رو دیدن و یه لحظه همه چیز ایستاد...
پسر صندوقدار زیر لب گفت:
– ببخشید... ما گریمور فیلم ترسناک استخدام نکردیم!
تهیونگ با افتخار گفت:
– من تهیونگام. از BTS. این میکاپ یه سبک جدیده به اسم "دیسکوریا-تهیونگیزم!"
ا.ت با حرص گفت:
– فقط بشین...
تهیونگ در حالی که با نی آبمیوهش بازی میکرد گفت:
– میدونی؟ حس میکنم امشب این چهرهم وایرال میشه... شاید اسم این سبک رو بذارم "تیبیوتی"!
ا.ت:
– نه عزیزم، بذار همون "فاجعهی ۲۰۲۵" بمونه.
پایان
- ۳۵.۶k
- ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط