sorry

sorry.....
p.1
ویو نویسنده....
با صدای آلارم گوشی از خواب بیدار شد..بعد انجام کار های لازم به پایین رفت....با دیدن برادراش لبخند محوی زد...به سمتشون قدم برداشت...جونگ کوک تا دیدش سریع گفت:
کوک:اوه....داداش اومدی؟
جیمین:چخبر بانی خرگوشه؟
کوک:سلامتی....(لبخند خرگوشی)
برادر وسطی کمی سرد بود...شاید به خاطر دیشب....
جیمین:علیک سلام...
ته:سلام..
کوک:چیزی شده..؟بین شما؟
ته:نه...
جیمین:بهتره صبحانه بخوریم...
دیشب زمانی که جونگ کوک خواب بود....تهیونگ و جیمین یه دعوا بدی داشتن...و هیچکدوم نمیخواستن جونگ کوک بدونه....
بعد صبحانه جونگ کوک می‌ره دانشگاه...سال آخر بود و داشت تموم میشد...
جیمین تهیونگ رو صدا زد بیاد اتاقش....
تهیونگ وارد اتاق میشه...که بلافاصله داخل بغل گرمی فرو می‌ره..
جیمین:منو بابا دیشب ببخش...معذرت می‌خوام..اعصابم خورد بود...
ته:...
جیمین:اعع..ببر کوچولو..یچی بگو دیگه...
ته:باشه..خبب...منم زیاده روی کردم...بلاخره تو برادر بزرگتر منی..
جیمین:ممنون که بخشیدیم...
ته:(لبخند)
از اونجایی که جیمین کار داشت...از پسر عذرخواهی کرد و رفت...
تهیونگ موند...و عذاب وجدان و کینه....
فلش بک به بعد دعوا
ادامه دارد....
.........
لایک بدین عشقولیا..
دیدگاه ها (۳)

sorry.....p.2ویو نویسنده.....فلش بک به دیشب بعد دعوا...تهیون...

sorry.....p.3ویو تهیونگ...جونگ کوک که از دانشگاه اومد همه چی...

اسم:ببخشید..../sorry....ژانر:مافیایی . خیانت . برادرانه معرف...

p.2از بیرون عمارت صدا های عجیب میومد..انگار مردم چیزی میگفتن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط