قسمت دوم
قسمت دوم...
دانشمند شیعی: این حدیث، هم از نظر سند و هم از نظر دلالت، مخدوش و مردود است. امّا از نظرسند: افرادی مانند:
1ـ وَکیع 2ـ سُفیان 3ـ حبیب بن ابی ثابت 4ـ ابی وائل وجود دارند که حدیث شناسان، آنها را مورد اطمینان نمیدانند. مثلاً از احمد حنبل درباره «وَکیع» نقل شده که: «وی در پانصد حدیث، خطا کرده است»[2] و درباره «سفیان ثوری»، از ابن مبارک نقل شده که: «سفیان حدیث میگفت، و تدلیس میکرد، وقتی مرا دید خجالت کشید»[3]. «تدلیس» یعنی ناحق را به صورت حق جلوه دادن. درباره «حبیب بن ابی ثابت»، از ابوحیّان نقل شده که او در حدیث، تدلیس میکرد[4] و درباره «ابی وائل» میگوید: «وی از نواصب واز منحرفان از امام علی (ع) بود»[5].
قابل توجّه اینکه: تمام کتب صحاح ششگانه اهل تسنّن، از «ابوالهیاج» همین یک حدیث را نقل نمودهاند، و همین مطلب حاکی است که وی اهل حدیث نبوده و قابل اعتماد نیست، پس حدیث فوق، از نظر سند، قابل اعتماد نخواهد بود.
ادامه دارد...
دانشمند شیعی: این حدیث، هم از نظر سند و هم از نظر دلالت، مخدوش و مردود است. امّا از نظرسند: افرادی مانند:
1ـ وَکیع 2ـ سُفیان 3ـ حبیب بن ابی ثابت 4ـ ابی وائل وجود دارند که حدیث شناسان، آنها را مورد اطمینان نمیدانند. مثلاً از احمد حنبل درباره «وَکیع» نقل شده که: «وی در پانصد حدیث، خطا کرده است»[2] و درباره «سفیان ثوری»، از ابن مبارک نقل شده که: «سفیان حدیث میگفت، و تدلیس میکرد، وقتی مرا دید خجالت کشید»[3]. «تدلیس» یعنی ناحق را به صورت حق جلوه دادن. درباره «حبیب بن ابی ثابت»، از ابوحیّان نقل شده که او در حدیث، تدلیس میکرد[4] و درباره «ابی وائل» میگوید: «وی از نواصب واز منحرفان از امام علی (ع) بود»[5].
قابل توجّه اینکه: تمام کتب صحاح ششگانه اهل تسنّن، از «ابوالهیاج» همین یک حدیث را نقل نمودهاند، و همین مطلب حاکی است که وی اهل حدیث نبوده و قابل اعتماد نیست، پس حدیث فوق، از نظر سند، قابل اعتماد نخواهد بود.
ادامه دارد...
- ۸۰۸
- ۲۳ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط