پرش زمانی

پرش زمانی:
داشتیم از مدرسه خسته و کوفته برمیگشتیم سوار اتوبوس شدیم من یه مسکن در آوردم که بخورم
جیهوپ:چرا قرص میخوری؟
ات:چون دلم درد می‌کنه !
جیهوپ:آها خوب بشه!.
ات:شت خیلی خوابم میاد
ات:تو نهار درس میکنیاااا
جیهوپ:چشم. دستور دیگه ای.؟
ات:دستور دیگه ایی؟...
جیهوپ:آهوم
ات:خیلی کارا دارم فعلا برسیم خونه(بچهای عزیز ات پریوده بد فک نکنین)
ویو جیهوپ
رسیدیم خونه آت لم داد رو کاناپه منم کرمم گرفت(چه حرفیه آقای جیهوپ)
رفتم لم دادم بغلش و آروم تو بغلم جاش دادم . ات روشو بهم برگشتون و و آروم نزدیک لبم شد میخواست بوس کنه که
ات:فک کردی می‌خوام بوست کنم؟
جیهوپ:آهوم
ات:پرو من فعلا گشنمه
جیهوپ:منم گشنمه
ات:پس برو غذا درست کن
جیهوپ:من گرسنه یه چیز دیگم(ادمین: یوهااااهاااااهااااا.)
دیدگاه ها (۳)

وقتی که خبر بارداریتو میشنوه جیسو:آخ جون_بریم خریدرزی:جونننن...

وقتی میخوای بخوابی و اون خوابش نمیادنامی:نمیشه باید برام کتا...

جایزه چند روز به من فرصت بدین تا براتون پارت بزارم حالم خوب ...

یه پیام به اونایی که گزارش میزننایراد ندارخ تو گزارش بزن من ...

پارت ۸

رمان j_k

ظهور ازدواج پارت ۵۴۴واقعا باورم نمیشد این مرد پدر جیمز باشه....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط