هر نقش که پیش آید گویم

هر نقش که پیش آید گویم:
مگر او باشد

چون او برود، گویم:
آن دگر او باشد

#اوحدی
دیدگاه ها (۱)

مطلبِ ما بی‌دلان از چشم‌بستن خواب نیستدر به روی آرزوی خام می...

منم آن شکسته سازی ، که توام نمی نوازیچه فغان کنم ز دستی که گ...

گر قالبت در خاک شدجان تو بر افلاک شدگر خرقهٔ تو چاک شدجان تو...

جای تو خالی ست در دریغِ نامکرّریکه به پایان رسیدن را فریاد م...

نقش روے توام از پیش نظر می‌نرودخاطر از ڪوے توام جاے دگر می‌ن...

شنیدم مصرعی شیوا، که شیرین بود مضمونشمنم مجنون آن لیلا که صد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط