حرف بسیار است اما اهل گفتن نیستم

حرف بسیار است اما اهل گفتن نیستم!
با دلم درگیرم... آری! با تو دشمن نیستم!

ساده می‌گویم... تو را این‌روزها گم کرده‌ام!
چند روزی می‌شود در قید بودن نیستم!

این که از او می‌نویسم در غزل‌هایم تویی!
آن که از او می‌نویسی همچنان من نیستم!

روح بی‌آلایشم را چشم‌هایت حس نکرد!
هیچ‌گاه این را نفهمیدی فقط تن نیستم!

حرف‌هایم را سکوتم می‌زند این روزها!
شاعر این بیت‌های نیمه‌جان من نیستم..

#خاطرات_سوختـه
دیدگاه ها (۵)

شب، ندارد سرِخواب...شاخِ مایوسِ یکی پیچکِ خُشکپنجه بر شیشه ی...

#تفکرعارفی را گفتند :فلانی قادر است پرواز کند ،گفت :اینکه مه...

شعله ور شو که مرا یک شبه نابود کنیمثل اسفند بسوزانی ام و دود...

ⓗ:ⓗمنم و داغ نگاهی که به قلبم زده ایآتش خرمن آهی که به قلبم ...

از تو می گویم غزل با این دل شیدایی امشاعر چشم فریبا ، خالق ز...

از تو می گویم غزل با این دل شیدایی امشاعر چشم فریبا ، خالق ز...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط