شات دوم تکپارتی عشق بعد اجبار

هوپی ویو:
چرا امروز اینجوری میکنه چرا قلبم تند تندمیزنه چرا عرق کردم مننن چم شدههه
رزی:هوپیی... هوپیییییی
هوپی:هااااا
رزی(ناراحت) :خب هیچی
دیدمناراحت رفت تواشپز خونه و با دوتا لیوان قهوه برگشت پیشم از بوش مشخصبو.د قهوَس
رزی:بیا (ناراحت و لوس لیوانو میگیره جلو هوپی)
هوپی:ممنون
دیدم داره میره بالا یاد حرفم افتادم که وقتی میخوام خونهبا‌م نباید کنارم باشه ایییی واییی منچیکارکردم به خودت بیا هوپی عاشقشدی رفتت
هوپی:کجا داریمیری
رزی:خبب خودت گفتی کنارت نباشم
هوپی:بیابشین اینجا(اشاره به پاهاش)
رزی ویو
یااا چرا پاهاش اخهرفتم نشستم قهورو گذاشتم رومیزو دستامو انداختم دور گردنشهمین طوری به هم زول زدهبودیم کهگوشیش زنگ خورد بعد جوابدادنش خیلی عصبی بود
رزی:چیزی شده
هوپی:از یجی خبر اورده بود گفت از پسر خالش حاملس
رزی:چییی.. الان.. میخوای. چیکار. کنی
هوپی:خبب... خب... لباشو محکم گذاشت رو لبای رزی
بعد پنج میتن
هوپی:من تورو دارم قشنگم
رزی:منظورت چیه
واییی یعنی عاشقم شدهههه
هوپی:دوست دارم
رزی:منم دوست دارم خب...یه. چیز بگم..
هوپی:بگو
رزی من حاملم هوپی:واقاااا یعنی دارم بابامیشم رزی:بعله(خنده)
هوپی:عاشقتمممم
امروز وقتم خالیه فقط مینویسممم
دیدگاه ها (۰)

Jimin❤️❤️박지민

شات دوم

تک پارتی عشق بعد اجبار

مافیایه دلربا p18و 19باهم نوشتم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط