ویو جنا

𝗥𝗲𝘃𝗲𝗻𝗴𝗲 𝗼𝗿 𝗹𝗼𝘃𝗲?
𝗖𝗵𝗮𝗽𝘁𝗲𝗿:۱
𝗣𝗮𝗿𝘁:۲۰
[ویو جنا]

کوک: داریم به سازایه یه بچه میرقصیمم..
انقدر بچه مهمه؟
در و بستم.
الیا ام انرژیش جوری شده بود که انگار ننگار دو دقیقه پیش خواب بود.
جونگکوک رو مبل نشست
و الیا جلوش رژه میرفت و حرف میزد.
حتی خیلی با جزئیات تر
منم که کاری نداشتم مخالف جونگکوک نشستم.
الیا: ....راستیی...تهیونگ ووو دیدییمم.
جونگکوک به من نگاه کرد و بعد به الیا گفت:
_ اون و؟؟..چرا!؟
الیا: برام بستنی گرفت،ولی بعدش که با جنا حرف زد رفتش..
کوک: اها..
جنا: تو قرار نبود بخوابی؟
الیا خندید و گفت:
_ مسواکک بزنم..برمم.
کوک: از کی تا حالا انقدر خرف گوش کن شدی..؟
الیا: همیشه بودددم.
و دویید رفت تو اتاق.
کوک: با تهیونگ راجب چی حرف زدید؟
جنا: چییزه مهمی نبود..
بلند شدم برم اشپز خونه که گفت:
_ مهم نیست باید بگی.
برگشتم سمتش
جنا: چیه نکنه جز کسایی که زندگیشون و نابود کردی؟
تعنه امیز گفت
کوک: هان؟؟من زندگی کی و نابود کردم؟
الان واقعا یعنی نمیدونه!؟.
چییزی نگفتم رفتم داخل اشپز خونه
جنا: گفتش که الیا رو ببره...منم گفتم نه..تمام.
جونگکوک پاشد رفت اتاق پیش الیا..
اگه الیا رو بببر دوباره تنها میشم؟
یعنی اخه من تو این هفته که الیا بود.
بد جور سر گرمش بودم.
هیچ کابوسی ندیدم.
به هیچی فکر نکردم.
وقتی تنها میشم همه اتفاقایه گذاشته برام مرور میشه.
رفتم تو اتاق..
پتو و متکا برداشتم
جنا: شما اینجا بخوابید من بیرون
الیا: نمیشه تو ام پیش ما بخوابی؟
جنا: نه قشنگم نمیشه..شبت بخیرر
الیا: شب بخیر.
رفتم تو پذیرایی تلوزیون و روشن کردم ، برقار و خاموش کردم
متکا رو رو مبل انداختم و. رو مبل نشستم و پتو رو انداختم روم و به تلوزیون نگاه کردم
نیم ساعتی گذشت که در اتاق باز شد و اروم بسته شد
سایه جونگکوک و تو تاریکی میدیدم..
خدایا میبینی؟
یه قاتل تو خونم میخوابه..
جنا: چییزی شده؟
کوک: من بچه نیستم که ساعت ۱۰ بخوابم.
جنا: اها
نمیخواستم بگم بیاد باهام فیلم ببینه..
ولی خود پر روش امد نشست..
و دست به سینه به تلوزیون زول زد..
حداقل اون اخمار و باز کن.
دیدگاه ها (۵۳)

𝗥𝗲𝘃𝗲𝗻𝗴𝗲 𝗼𝗿 𝗹𝗼𝘃𝗲?𝗖𝗵𝗮𝗽𝘁𝗲𝗿:۱𝗣𝗮𝗿𝘁:۲۱[ویو جنا]..حداقل اون اخمار ...

𝗥𝗲𝘃𝗲𝗻𝗴𝗲 𝗼𝗿 𝗹𝗼𝘃𝗲?𝗖𝗵𝗮𝗽𝘁𝗲𝗿:۱𝗣𝗮𝗿𝘁:۲۲[ویو جنا]با عصبانیت بلند شد...

𝗥𝗲𝘃𝗲𝗻𝗴𝗲 𝗼𝗿 𝗹𝗼𝘃𝗲?𝗖𝗵𝗮𝗽𝘁𝗲𝗿:۱𝗣𝗮𝗿𝘁:۱۹[ویو جنا]موند؟جنا: انگار هم...

𝗥𝗲𝘃𝗲𝗻𝗴𝗲 𝗼𝗿 𝗹𝗼𝘃𝗲?𝗖𝗵𝗮𝗽𝘁𝗲𝗿:۱𝗣𝗮𝗿𝘁:۱۸[ویو جنا]تلفن و خاموش کردم ...

"سرنوشت "p,36...۱۰ مین بعد ....ا/ت : بریم تو ؟ سرده....کوک :...

"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۷۰"ویو جنا"رو صندلی نشستم.و...

"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۶۶"ویو جنا".ولی پتو رو بالا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط