چندشاتی بی تی اس

چندشاتی بی تی اس

part 2

اون دو نفر بدون اهمیت ، به سمت من اومدن. منر‌و گرفتن و به سمت بیرون‌از ساختمون بردن.

ات: ولم کنیدد( جیغ کشید)

بدون اهمیت بهم..

من رو وارد ماشین کردن و به سمت خونه رفتن..

یکیشون‌ماشین رو پارک کرد و بعد هردو من رو گرفتن و به زیر زمین خونه بردن..

طلاق رو برداشتن و شروع کردن به کتک‌زدنم..

اولش خیلی درد داشتم.. بدنم از درد قرمز شده باد..

احساس زخم و خون روی بدنم ...

بعد از کلی کتک زدن...

از من دور شدن و در زیر زمین رو روم قفل کردن..

خیلی درد داشتم و فقط اشک‌میریختم..

زمانی که بچه بودم، پدر و مادرم کتکم‌میزدن، طلاق‌گرفتن، منو به یتیم خونه بردن..

وقتی بزرگ شدم.. پول نداشتم.. رفتم اودیشن دادم..

هم گروهی هام که من رو اضافی میدونن...

هیتر هایی که بدترین حرف هارو بهم‌میزنن..

مهم تر از همه، هرکاری میتونن باهام‌انجام بدن...
دیدگاه ها (۴)

چندشاتی بی تی اسpart ۳ بعد از ۳ ساعت، صدای باز شدن در حیاط ...

چندشاتی بی تی اسpart ۴با تعجب با سمت صدا رفتم، لامپ رو روشن ...

چندشاتی بی تی اسpart 1با تمام دردی که داشت به تمرین ادامه دا...

تکپارتی جونگکوکورق بزنید۹🎀🍒🫠

گزارش نکن سیسی خزه سلگ بدبخت😂ᴵ ʲᵘˢᵗ ʷᵃⁿᵗ ᵗᵒ ᵉˣᵖᵉʳⁱᵉⁿᶜᵉ ˡᵒᵛᵉ....

قلب سیاه نشان سرخ

نفرین شیرین. پارت 1

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط