بیب من برمیگردم

بیب من برمیگردم
پارت : 58

بعد از اینکه مسابقه تموم شد و برنده شدم رزالین از صندلی بلند شد و رفت حتی پشت سرش رو هم نگاه نکرد
منم رفتم روی یکی از صندلی ها نشستم و کلاه بوکسمو درآوردم و نفس راحتی کشیدم
مربیم با یه شربت اومد پیشم نشست و شربت و داد دستم
_ بیا بخور یکم از خستگیت در بره
_ مرسی
یه نفس کل شربت رو خوردم صدای زنگ گوشیم بلند شد
گوشیم رو برداشتم و نگاه صفحش کردم جین بود
سربع جواب دادم
_ سلام جین هیونگ
_ سلام خوبی
_ مرسی جانم اتفاقی افتاده ؟
_ اره جنی داره از لس انجلس برمیگرده
_ خب الان من باید چیکار کنم ؟
_ می‌خوام فعلا دور بر ما نپلکی
_ اما خب من کجا بمونم پس جایی رو ندارم که
_ یعنی نمیتونی چند روز یه جایی بمونی ؟
_ نه
_ خب یه اتاق خالی داریم البته پیش بادیگارد هاس میتونی اونجا بمونی ؟
_ اره میتونم
_ باشه زود بیا جنی سوار هواپیما داره میاد
_ خو


خب خب دوستان بیاید یکم توضیحات بدم
خب ببینید جنی واقعا لس انجلس بود و اون کسی که داضت مسابقات رو تماشا میکرد جولیا بود و جولیا خودشو جای جنی جا زد چون جنی بهش گفته بود
دیدگاه ها (۰)

بیب من برمیگردمپارت : 57( جونگکوک) دوسال گذشته بهترین بوکسور...

بیب من برمیگردمپارت : 56( جنی) از خواب بیدار شدم و رفتم حموم...

BitaRrrr رقیب سخت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط