part

part 202
سوزومه: سر به سرم نزار
جنیور: اوکی بابا......اوه راستی خودمو معرفی نکردم من جنیور وینم و یکو نیم سال ازت بزرگ ترم
سوزومه: از کجا میدونی چند سالمه
جنیور:قبل ازاین که خواهرمو ببینم باید درموردش تحقیق کنم نه؟
سوزومه: پس نیازی به معرفی نیست
جنیور: اوم نمیخواد زحمت بکشی
سوزومه: راستی. شنیدم تواین یه ماه خیلی مراقبم بودی. ممنون
جنیور: خواهش بیب وظیفه یه برادر درقبال خواهرشه پس نیازی به جبران نیست
سوزومه: تصمیم هم نداشتم جبران کنم
جنیور: خیلی هم عالی
سوزومه: چطوری تو اولین دیدارمون انقد صمیمیو راحت برخورد میکنی
جنیور: کلا اینجوریم
سوزومه: ولی نمیخوره ادم اجتماعی باشی
جنیور: پس داشتی زیر نظرم میگرفتی..... واییی دختر انقد سری عاشق یه نفر نشو ضربه های بدی میبینی
سوزومه: چیزی مصرف کردی قبل اومدن
جنیور: جز شامپو نع
سوزومه: به نظر خوابت کمه دوست داشتی رو تخت کناری یکم استراحت کن
جنیور:واااو چطوری تو چند دیقه تونستی بفهمی ادم اجتماعیی نیستمو کم خوابی دارم
برای خودمم سوال بود بدون دلیل میشناختمش انگار که چند سالی باهاش زندگی کردم با این که این اولین ملاقاتمونه
سوزومه: خب خیلی رفتارات ضایعست
جنیور: با اجازه میخوام استراحت کنم کم حرف بزن و یکم استراحت کن چند ساعت دیگه میگم ناهارتو بیارن
دیدگاه ها (۱)

part 203جنیور رفت روتخت کناری دراز کشید سوزومه: کی میتونم مر...

part 204سوزومه دیگه چیزی نگفت جنیور به سقف اتاق خیره شد خواب...

part 201جنیور: راستشو بگین ولی نه کامل فقط بگین که من برادر ...

part 200ولی وقتی که بهوش جنیور رفته بود که دوش بگیره همه دور...

داداشی ای کاش اینو میدیدی داداش یادته چقدر از سر و کلت بالا ...

وانشات اینوماک//پارت ۵

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط