خالی

خالی

عمرِ من در گذر است و خودِ من بی خبرم
گنج در دستِ خودم بود و ببین بی گهرم

اشک فرصت نده چشمان ترم باز شود
جای خالی تو سیلی ست به چشمِان ترم

می برد بادِ فنا هرچه که از خود دارم
برده ای باد مرا باز به فکرِ ضررم

هرچه سنگ است به پای من لنگ است ولی
به فدای سر تو عشق که من در خطرم

تو اگر دورترین نقطه ی دنیا باشی
مثل مرگ از رگ گردن به تو نزدیک ترم
#حسین_حیدری"رهگذر"

اثری از مجموعه هشتم
مرگبار(فصل اول)

#عاشقانه #عکس_نوشته #هنر #خلاقیت #رمضان_کریم🌙🌹🍃 #جذاب #ایده #wallpaper #استوری_عاشقانه
دیدگاه ها (۱)

قرنطینهبینِ ایام به تنهاییِ آدینه شدمکلِ هر هفته در آدینه قر...

مخفیانهبه من سعادتِ مُردن در آشیانه ندادمرا تدارکِ تدفینِ مخ...

تازیعشق بازیچه ی احساس مجازی شده استو در این شهر پر از مرگِ ...

نــنگــ̅̅م̅̅ـ̅̅ـ̅̅̅̅ج̅̅ـ̅̅ـ̅̅̅̅م̅̅ـ̅̅ـ̅̅و̅̅ع̅̅ـ̅̅ـ̅̅ه ه̅̅ش̅̅...

بهار و خاکستر

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط