با شعر و شراب و شادی آمیختهای

با شعر و شراب و شادی آمیخته‌ای
ماهی و جواهر به خود آویخته‌ای
من آدمکی در دل چشمانِ توام..
پلکی بزنی مرا به هم ریخته‌ای!

#مجید_احمدی
دیدگاه ها (۱)

ای خوش‌ترینخوش آمدهبار دگر بیا..#هوشنگ_ابتهاج

می‌خواهم به یاد من باشی اگر #تو به یاد من باشی.. عین خیالم ن...

#تو را فراسوی مرزهای تنت دوست دارم...#احمد_شاملو

‌جهان من آغوشی‌ستقدِ ما دو نفر...#سید_مهدی_موسوی

💕وقتی که روح عشق رااینگونه عریان می کنی درواژه های شعر من گو...

ای میهن نیلگون فردوسی،چگونه می‌توانی این روس مهربان را،با آن...

دلم پیش تو باشد،جسمم اینجا خانه ای دیگرهوایت در سرم باشد ، س...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط