از همن مترسم که به کسی ا چزی عادت کنی اون وقت اون کس

از همين ميترسم که به کسی يا چيزی عادت کنی اون وقت اون کس يا اون چيز قالت بذاره . اون موقع ديگه هيچی برات باقی نميمونه . ميفهمي چی ميخوام بگم ؟ ...از کسايی که ميزارن ميرن خوشم نمياد واسه همينم اول از همه خودم ميرم اينجوری خاطر جمع تره !
دیدگاه ها (۶)

صبح زیبای من آن لحظه ناب است که توبا دو تا چای و دو خط شعر...

گر بگویم با خیالت تا کجاها رفته اممردمان این زمانه سنگسارم م...

‌یه روز شاملو میاد خونه ، میبینه آیدا هنوز نیومده ، و از آنج...

آقاجونهروقت که دلش گرفته بود هروقت که از زندگی خسته میشدمیوم...

به نظرم سرد شدنِ ينفر تويِ رابطه مثل اين ميمونه كه رفته باشه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط