#فن_فیک #فقط_یه_شب_نبود #پارت11

ران:خودتم بچه مدرسه ای هستی!
همه زدن زیر خنده. کوکوچو اخماش رفت تو هم.
سنجو:خب سال چندمی هستی؟!
ا/ت:سال دومی
سنجو:پس همسنیم
سنجو:تو کدوم...
داشت حرف میزد که گوشی مایکی زنگ خورد....
مایکی:بگو...... چی؟!.... پس شما چه غلطی میکنید اونجا.... باشه الان میام.
سانزو:چی شده؟
مایکی:25 نفر از افراد مون توسط بلک دراگونز زخمی شدن.
و منی که از اول تا اخر این گفتگو دهنم وا بود:)
وقتی گفت سرم درد گرفت.
ا/ت:سانزو من میرم یه اب به دستو صورتم بزنم
سانزو و سنجو با هم:ا/ت خوبی؟
-اره خوبم چیزیم نیست الان بر میگردم.
رفتم اب زدم دست و صورتم از تو اینه دیدم در یکی از دستشوی ها باز شد....( قضیه دارک شد.)رفتم ببینم چه خبره یهو یکی دستمال گذاشت در دهنم.....
دیدگاه ها (۱)

#فن_فیک #فقط_یه_شب_نبود #پارت12

#فن_فیک #فقط_یه_شب_نبود #پارت13

#فن_فیک #فقط_یه_شب_نبود #پارت10

#فن_فیک #فقط_یه_شب_نبود #پارت9

سناریو سانزو

پارت 10 بادیگارد رفت بیرون و جعبه رو باز کردم دیدم یه لباس خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط