وقتی برای اولین بار دیدت

🥹وقتی برای اولین بار دیدت👌
*همسرتون ا. ت بهوش اومده و مهم تر از همه همه چیز رو یادشون
اگه میتونید میشه بیاید
چان:باشه الان
سریع آماده شدم خواستم برم بیمارستان که دیدیم دنیل بیدار شده
عین مامانشه وقتی نباید باشه هست خدا
چان:چرا بیدار شدی بایی
دنیل:آخه خواب دیدم میخوام برات تعرف کنم
چان توی ذهنش:خدااااااا الان نننننننننن ایش
چان:بگو ببینم چه خوابی دیدی
دنیل:خواب دیدم گربهِ منو گاز گرفته ( چه خواب عجیب قریبی)
چان:مطمعنی خواب دیدی؟
دنیل:آره
چان:حلا بیا بریم بخوام هوم
دنیل: باش
رفتم بعد از ده مین دنیلو خوابنودم رفتم سوار ماشین شدم که برم بیمارستان
بعد از سی مین
(علامت پرستار:/)
/آقا با کی کار داشتین
چان:من میخواستم کیم ا. ت رو ببینم
/خانوم کیم ا. ت....... اتاق 25 سالن سمت چپ
بدو بدو رفتم رسیدم به اتاق
آروم رفتم تو..........
دیدگاه ها (۳)

وقتی بدون اجازه رفتی بار🦋🥀ویو هیونجین:با استرس به ا.ت زنگ می...

وقتی بدون اجازه رفتی بار🦋🥀سرشو خم کرد سمتم و با نیشخندی گفت:...

🫂عشق وعاشقی در مدرسه🩸( چرا من این اسم رو رو رمان گذاشتم )༻꫞꯭...

میخوام ادامه ی فیک هارو بزارم. بعدشم میخوام سناریو بزارم. ʕ·...

love Between the Tides¹⁹(باید اعتماد میکردم یا نه) بعد از چن...

خون‌آشام جذاب من( P:8)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط