ادامه چپتر یک

مرگ مامانم قبلا تصور کرده بودم
حال بهم زنه !!! صورتش کاملا غیر قابل تشخیص شده بود دستاش سرد بی روح و قلبش دراومده بود ... کدوم ادم بی رحمی می‌تونه همچین کاری با مامانم بکنه... با مامان من !
چشام خالی از احساسات شد کمی بعد شروع کردم به گریه کردن
خواهر پسر عجیب دستشو گذاشت رو موهام نوازش شون کرد و گفت :
گریه نکن دوست داداشی این خانومه فرشته شده

نمی‌دونم چرا ولی اروم دختره رو بغل کردم و بعد ولش کردم
عمو اسکار ار‌وم اروم اومد سمتم و با صدای بمش گفت : پسر خیلی وقته ندیدمت بزرگ شدی ...! وقتشه با حقایق رو به رو شی
- دقیقا کدوم حقیقت کوفتی ؟ چی داری میگی نمی‌فهمم اصلا نمی‌فهمم چی میگی توضیح بده زود باش زود باش زود باش زود باش

اروم بگیر بچه. پدرت یه رئیس مافیاست مردی که خطرناک ترین تو شهر تگزاس که نه بلکه تو کل امریکاست . برای سرش هم پلیس هم دشمنانش جایزه ۱۰۰ میلیارد ونی گذاشتن

چیزی نگفتم از هیچی مطمن نبودم ولی از یه چیزی مطمن بودم اگه قاتل مادر من بابام باشه باید به سوالاتم جواب بده و باید ازش انتقام بگیرم به زبون ساده تر بکشمش ...

پسر عجیب رو به عمو اسکار گفت :
واقعا جایزه یک میلیارد ینی وجود داره؟
- بله !
با این پول میتونم زندگی خواهرمو بعد مرگم تضمین کنم ...

و منم می‌خوام هرطور شده پدرمو پیدا کنم در واقع باید پیداش کنم .

𝟯𝟬 𝙙𝙖𝙮𝙨