مرورگر شما از پخش ویدیو پشتیبانی نمی‌کند.

ویو یونگی

ویو یونگی

رفتم عمارت و سمت اتاق آت بازش کردم با چیزی که دیدم یه آب یخ رو سرم ریخت آت رفته بود فقط ین نامه ازش مونده بود
«سلام یونگی عزیزم ببخشید اگه رو نامه خون ریخته... من فهمیدم تو مافیایی برا همون نمیخواستم وقتتو برای تنبیه کردن من به هدر بدی من خیلی دوست دارم میدونی بهت نگفتم چرا از مافیا ها بدم میاد...سوهو یه مافیاست که پدر و مادر منو کشت...فردای اون روز یک نفر خواهر ۳ ماهه مو دزدیدن البته فکر نکنم کار سوهو باشه... البته بازم نمیدونم من دیگه به هیچ مافیایی اعتماد ندارم خیلی دوست دارم لطفاً دنبالم نیا»

یعنی...یعنی بزرگترین دشمنم...بزرگتر ترین شد از بحث خانواده آت بگذریم...زن سوهو نمیتونست حامله بشه...از بچه پرورشگاهی هم متنفر بود....یعنی ممکنه ملورین آبجی آت باشه؟باید اطلاعاتشو جمع کنم...رفتم سمت بادیگارد دختر کوچولو میخواست فرار کنه نشستم و دستاشو گرفتم
یونگی پرنسس چیشده؟
ملورین هق عمو شوگا هق من من پانی رو جا گذاشتم هقققق
یونگی پانی؟
ملورین خرگوش کوچولو موچولوووو
یونگی خودت با اون لباس ها شبیه خرگوش شدی پرنسس
ملورین پانیییی هقققق
یونگی باشه..برات میارمش....خونتونه؟
ملورین سرشو به معنی اره تکون داد
یونگی بادیگارد...برو خرگوشش و بیار،پرنسس خرگوش واقعیه؟
ملورین اهوم
یونگی باشه
پارت بعد ۴۰ لایک
اسلاید دو لباس آت موقعی که یونگی تنبیهش کرد و رفت پیش کوک
اسلاید سه لباس ملورین و عروسکش
دیدگاه ها (۱)

اسلاید دو چهره ملورین

سلام این پیج و فالو داشته باشید مسدود شدم بهتون نگم بیاین خو...

ویو یونگیبچه رو آوردن خیلی شبیه آت بود ولی خب آت فقط یه براد...

ویو آتتو اتاقم بودم و داشتم وسایلم و جمع میکردم نکنه یونگی ب...

𝚙𝚊𝚛𝚝12اسلاید دوم ات اسلاید سوم لباس های ات برای پروازاسلاید ...

رمان جونکوک ( عمارت ارباب )

Part10ویو اتبا کسی که دیدم کاملا شوکه شدمآت.. تو توی حرومزاد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط