غریب نه آن است که تن اش درین جهان غریب است غریب آن است

غریب، نه آن است که تن اش درین جهان غریب است، غریب آن است که دلش در تن، غریب بُوَد و سِرّش در دل، غریب بُوَد. غریب آن بُوَد که در هفت آسمان و زمین هیچ با وِی یک تار ِ مویی نَبُوَد. من نگویم که غریبم، من آنم که با زمانه نسازم و زمانه با من.

میراث عرفانی #ابوالحسن_خرقانی
شفیعی کدکنی
دیدگاه ها (۳)

پرسید فرق بین دوست و رفیق؟گفتم دوست فقط یک آشناست...یک همکار...

چه غم که عشق به جایی رسید یا نرسیدکه آن‌چه زنده و زیباست، نف...

ای درد! اگر تو نماینده ی خدایی که برای آزمایش من قدم بر زمین...

بیشتر لبخند بزنمثبت فکر کنشکرگزار باشبلند بخندعاشق باشرؤیاها...

یازدهم آذر؛ سالروز شهادت میرزا کوچک‌خان جنگلی است؛ مجاهدی که...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط