از بغض گلو تار تنیدم به سکوت

از بغض گلو تار تنیدم به سکوت
افتاده ام از عطش ،
در عمق برهوت
از داغ شقایق
سرخی گلبرگ ماند
برداغ دل ما
مانده غوغای سکوت..................
#شهزاد
دیدگاه ها (۵)

چشمم را که می بندمتو پیدا می شوی در مندر این رویای خاموشیتو ...

تو را با ساز جانم می نوازمنیازم گشته عشق تو ، نمازم#شهزاد

بُغضی از درون عشق جوشیدسینه را آتش زد واشکی فروریخت............

نه بخاطر کوچه نه بخاطر مهتاب بخاطر برق قشنگ چشمانت بخاطر آر...

#رهایی‌از‌عشقِ‌بی‌بها...گاه سرنوشت، انسان را نه به قعر فاجعه...

مریم یوسفی نصیری نژاد

نانا آرام در را باز کرد و وارد اتاق شد.در را بی‌صدا بست و چن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط