میخواستم همه کارهایم را بکنم

میخواستم همه کارهایم را بکنم 
و سر فرصت به دنبال او بروم !
می‌خواستم اول ، دنیا را عوض کنم ، کتاب‌هایم را بنویسم ، اسم و رسم به هم بزنم ، برنده شوم و بعد با دست‌های پُر به دنبالش بروم ...
خبر نداشتم که عشق ،
منتظر آدم‌ها نمی‌ماند !
دیدگاه ها (۱)

دیدنت...فقط یک اتفاقِ ساده بودخواستم بهت بگم گاهی ممکنه یک ا...

❤️نوروز هم به پایان رسید...💛سیزده بدر هم تمام شد...💚امیدوارم...

جلوه‌ی زیبای آفرینش...😍👌

جلوه‌ی زیبای آفرینش...😍👌

میخواستم همه‌ کارهایم را بکنم و سرِ فرصت به دنبال او بروم. م...

فرار من

من جونگکوک هستم ، نگهبان زمان .  وظیفه من این است که مطمئن ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط